یکشنبه، خرداد ۰۱، ۱۳۹۰

کتاب «از»ها: 45
از غُرزدن
غرزدن کشتن دیگری است با گلوله‌ها‌ی پیایی‌ی مشقی.
غرزدن اشغال «نظامیِ» روح دیگری‌ست برای گرفتن هزینه‌ی لشکرکشی و تحمیل معاهده‌ای تازه.
غرزدن تقاضای عاجزانه‌ی وکیل تسخیری‌ست برای اعدام فوری‌ی موکلش؛ به نیُت رستگاری‌ی او.
آه که چقد غر زدم به جانِ این غرغروهای بیچاره!

هیچ نظری موجود نیست: