کتاب «از»ها (41):
از دائرة المعارف مختصر مستراح
مستراح تنها جایی است که همه با اضطراب به آن میروند و با خرسندی از آن بیرون میآیند. با اینهمه، از نظر مردم مستراح جای ناخوشایندیست. در بعضی نواحیی روستاییی سیستان و بلوچستان چنین تلقیای از مستراح وجود ندارد. چون مستراح چیزیست که وجود ندارد. بیابانی را تصور کنید که در تاریکی شب (کمی هم مهتاب باشد شاعرانه تر است) عدهی زیادی از مردان، دستارهای سپید بر سر و جامهی سپید بر تن، شلوارهایشان را پائین کشیده، به فاصله کمی از هم روی دو پا نشستهاند و همچنان که در کار تخلیهاند به صدای بلند مشغولند به گفت و خند. در سکانسی از«شبح آزادی» آدمها غذایشان را در اتاقکی به تنهائی میخورند و برای قضای حاجت دور تا دور میزی روی توالت مینشینند و گفت و گو میکنند. باید تحقیق شود بونوئل بلوچ بوده یا نه. با اینهمه، باید اعتراف کرد ایده بلوچها شاعرانهتر است.
مستراح تنها جاییست که به یادمان میآورد انسان یک کارخانه است؛ مستعمرهای از زنجیره مستعمراتِ طبیعت در چرخهی حیات.
به مستراح که میروید اگر کارخانهتان دروضعیتِ تورم توام با رکود است با خود کتاب ببرید؛ کتابهائی که، وقتِ خواندن، اگر نویسندهاش جلوی رویتان بود دو دستی آن را میکوبیدید توی سرش. اطمینان میدهم چنین کتابهایی بسیار کارآتر از هر ملیّنیست.
از میان نامهای متعدد این مکان:
مستراح یادآور مکانی است بدبو، خیس و کثیف.
مبال با آنکه کلمهایست قدیمی یادآور مکانیست خشک با بویی نهچندان آزاردهنده، مثل پِهن.
توالت یادآور مکانیست تمیز، کاشیکاری شده و خوشبو.
آبریزگاه یادآور مکانیست خنثا؛ هیج احساسی در شما برنمیانگیزد جز اینکه آفتابهای مسی به دست دارید و عبا و عمامهای بر تن.
دستشویی یادآور مکانیست برای خجلتزدگان.
مستراح چنان بوی تهوع آوری دارد که ممکن است شما را دچار مازاد تولید بکند. در عوض توالت چنان خوشبوست که ممکن است خیال تولید را از سرتان بیندازد. وقتی خودتان در توالت نشستهاید بوی بدی احساس نمیکنید. در عوض اگر بلافاصله بعد از کس دیگری به توالت بروید تعجب میکنید از این که انسان چقدر بدبوست.
فکرهایی که در مستراح به دست میآیند قاعدتا باید شبیه همان فکرهایی باشند که در قدمزدن به دست میآیند. چون نیچه در این مورد چیزی نگفته است.
توالت جاییست مولتی فونکسیونل. بعضی برای قضای حاجت به آنجا میروند، بعضی برای گریه، بعضی برای کشیدن سیگار، بعضی برای تزریق مواد، و، از سی سال پیش به اینطرف، بعضی برای خوردن، و از دوره معظم رهبری به اینطرف بعضی برای خوراندن.
بیت:
به مستراح میروی شیلنگ را فراموش مکن.
مستراح و رستوران جزو معدود مکانهایی هستند که وزن انسان را به یک ورود و خروج تغییر میدهند. برای ورود به هر دوی این مکانها پول باید داد. برتری سنت به مدرنیته در این است که شما پول مستراح نمیدهید.
در لغتنامهای قدیمی تعریفی برای مستراح آمده است که نشان میدهد در آن ایام مستراح چقدر جای شاعرانهای بوده:
مستراح : جای برآمدن و جای آسایش. (منتهی الارب).
جای برآمدن!
جای برآمدن!
۱ نظر:
به مستراح میروی آفتابه را فراموش نكن
ارسال یک نظر