جمعه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۴

چرا امضايم را از پای بيانيه تحريم برمی دارم؟
1 ـ با توجه به گسترده بودن دامنه ی طرفداران تحريم در داخل و خارج، به نظر می رسيد که اين بار بتوان از آن به عنوان حربه ای برای مشروعيت زدائی از رژيم استفاده کرد. دوپاره شدن مخالفان وضعيت موجود و تصميم بخش مهمی از طرفداران دموکراسی مبنی بر شرکت در انتخابات، عملاَ تحريم را به عنوان « حربه ای مشروعيت زدا» بی اثر کرده.
2 ـ از دوم خرداد به اين طرف، عملاَ، سهم ما از دموکراسی فقط جنبه ی سلبی آراء است. يعنی اگر نمی توان رای به کسی داد که مطلوب است در عوض می توان مانع به قدرت رسيدن کسانی شد که حضورشان در مراکز تصميم گيری يک فاجعه است. اين البته دموکراسی نيست، اما امکان کمی هم نيست. همين جنبه ی سلبی آراء بود که در دوم خرداد ناطق نوری و جريان بنيادگرا را عقب راند.
اخباری که از اوضاع کانديداها در ايران می رسد به شدت نگران کننده است. حضور کسانی مثل احمدی نژاد و رفسنجانی در رأس قوه مجريه يک فاجعه است. می توان بی هيچ توهمی، با رای دادن به معين، از يک فاجعه ی بزرگتر جلوگيری کرد.

سه‌شنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۴

حرف هائی با حذف شدگان محترم و حذف کنندگان نامحترم (1)
پيش از هر چيز مايلم تشکر کنم از دوستانی که به وسيله نامه ی خصوصی يا با نوشتن مطالبی در وب سايت يا وبلاگ شان حمايت خود را از دوات و آمادگی شان را برای کمک به تداوم انتشار اين نشريه اعلام کرده اند. اگر اين حمايت ها يکی و دوتا و ده تا بود قطعاَ با اسم و رسم از اين دوستان تشکر می کردم. اما به جهت وسعت اين حمايت ها اجازه بدهيد به همين اکتفا بشود.
در کنار اطلاعات جالبی که خوانندگان دوات به طور خصوصی به من داده اند، ابتکار جالب خوابگرد هم(اينجا و اينجا) باعث شد تا اطلاعات جامع تر و دقيق تری از وضع فيلترينگ به دست آيد.
حالا، پرسش اين است که با اين وضع چه بايد کرد؟ پرسش های ديگری هم هست که خوانندگان دوات مطرح کرده اند و در اين نوشته می کوشم به همه ی آنها پاسخ بدهم:
1 ـ از چهار سال پيش، يعنی تقريباَ از همان ابتدای کار دوات، سايت خبری گويا يعنی پربيننده ترين سايت خبری اپوزيسيون تصميم گرفت رضا قاسمی، دوات و هر چيزی را که به او مربوط است حذف کند. اين را احتمالاَ بسياری از خوانندگان دوات تا به حال فهميده اند. اما چيزی را که بعصی ها ممکن است ندانند دليل اين تحريم است. تفصيل ماجرا را قبلاَ در الواح شيشه ای نوشته ام. همينقدر بدانيد که اين پربيننده ترين سايت اپوزيسيون به خاطر شخص شخيص آقای امير محبيان (عضو شورای سردبيری روزنامه رسالت ارگان حزب مؤتلفه اسلامی) دست به چنين کار شريفی زده است! بله تعجب نکنيد! البته برای آنکه همه ی حقيقت را گفته باشم بايد بگويم انتقاد تند و تيزی هم که متغاقب اين قضيه به سايت گويا کردم در تصميم گرداننده ی اين سايت بی تأثير نبوده است. حالا چرا اپوزيسيون آزادی خواه همانقدر در برابر انتقاد بی تحمل و کينه جوست که مقامات حکومتی، البته بحثی است مفصل که جايش اينجا نيست. اما همين امر يک بار ديگر نشان داد درستی حرفی را که پيش از اين بارها و به شکل های مخبلف تکرار کرده ام: ساده لوحی است اگر تصور کنيم که همه گرفتاری ما فقط با سانسور حکومتی است. بزرگترين دشمنان آزادی خود ما هستيم. اينجاست که تقدم فرهنگ بر سياست آشکار می شود. اين که دوات را هم حکومت سانسور بکند هم اپوزيسيون حکومت البته طنزی ست تلخ، اما ماهيت مستقل دوات را يک بار ديگر مؤکد می کند.
غرض، چهار سال است که سايت گويا نه فقط انتشار هرگونه خبر مربوط به مرا سانسور می کند بلکه در بخشی هم که اختصاص داده است به «فرهنگ در سايت های ديگر» خودداری می کند از دادن لينک به اينهمه مطلبی که نويسندگان مختلف در دوات توشته اند. با اينهمه نه فقط من و سايت دوات «از صفحه ی روزگار مجو نشده ايم» بلکه در اين مدت خوانندگان دوات ده برابر هم شده اند. پس، اگر سانسور گويا توانست دوات را از صفحه ی روزگار محو بکند سانسور حکومتی هم می تواند.
2 ـ معلوم شد فيلترينگ اعمال شده در مورد دوات و بقيه سايت های ادبی و فرهنگی جنبه ی عام ندارد بلکه به شکل موضعی اعمال می شود. پس نقش خود شما در مبارزه با شرکت های سرويس دهنده ای که سايت های مورد علاقه تان را فيلتر می کنند بيش از هر کسی است: اينطور شرکت ها را تحريم کنيد. در رأس اين فيلتر کنندگان از شرکتی نام می برند به اسم پارس اونلاين.
3 ـ اينطور که از گزارش خوانندگان دوات بر می آيد هشتاد تا نود درصد کسانی که با مشکل فيلترينگ دست به گريبانند موفق می شوند به کمک فيلتر شکن از اين تور عبور کنند. البته شمارشگر سايت ها حضور کسانی را که به کمک فيلترشکن وارد می شوند اعلام نمی کند(چون سايت ورود آنها را نمی بيند) که البته اهميتی هم ندارد. مهم اين است که فيلترينگ حق خوانندگان را ضايع نکند که حالا خيالم راحت شده است که حکومت «عرض خود می برد» و فقط «زحمت خوانندگان» را کمی اضافه می کند. بعضی ها هم راه هايی پيدا کرده اند که خيلی جالب است اما نمی شود آنها را به کسی گفت چون اگر اين راه ها لو بروند فوری مسدودشان می کنند. پس اگر شما هم با مشکل فيلترينگ دست به گريبانيد نااميد نشويد. چاره هست. فقط بايد حستجو کنيد. اول از همه هم به فيلترشکن متوسل بشويد. قبلاَ، همينکه فيلترشکن تازه ای پيدا می شد، آدرس آن را روی سايت می گذاشتم. اما اين راه حل درستی نيست؛ مثل شمشير دودم است. يعنی گرچه به سرعت کار خوانندگان را راه می اندازد اما به همان سرعت هم کار سانسورچيان را راه می اندارد. پس، فيلترشکن ها را مثل رمزی مقدس بايد حفظ و دست به دست کرد. آدرس آنها را فقط به کسانی بدهيد که می شناسيدشان.
می ماند آن ده بيست درصدی که، به دليل آشنائی اندک شان با کامپيوتر و انترنت، پشت در مانده اند. برای اين حدف شده گان فعلاً راه حل های مختلفی را دوستان پيشنهاد کرده اند. بايد بهترين و کم دردسر ترين شان را نتخاب کرد. و اين کاری است که عجالتاَ به آن مشغولم. همين که به نتيجه ی مشخصی برسم با شما در ميان حواهم گذاشت.
3 ـ پرسيده ايد اگر کرکره دوات را پائين بکشم تکليف اينهمه مطلبی که روی سايت هست چه می شود؟ نگران نباشيد. فضایی که اجاره شده است برای سايت دوات قيمتش طوری است که تا زنده هستم پرداخت آن قابل تحمل است برای من. روزی هم که ديگر نبودم اين وظيفه ساقط می شود از من.
4 ـ اينکه گفته ام « دوات به پايان عمر طبيعی خود نزديک است و هر آن ممکن است کرکره اش پائين کشيده شود» برای بعضی از دوستان سؤاال شده است و خواسته اند که در تصميم خودم خوانندگان دوات را هم در نظر بگيرم.
از آنجا که پاسخ اين يکی پرسش مفصل است اجازه بدهيد در بخش دوم اين مطلب به آن بپردازم. عجالتاَ همينقدر بدانيد که اگر خوانندگان دوات را در نظر نگرفته بودم کرکره را همان 9 ماه پيش پائين کشيده بودم. اما...