دوشنبه، بهمن ۱۱، ۱۳۸۹

سياره ای خارج از مدار: نگاهی به پسامدرنيسم در رمان همنوايی شبانه اركستر چوبها. مونا هوروش
اشاره: اصل مقاله در «پایگاه نشریات الكترونیكی دانشگاه تهران» منتشر شده است. از آنجا که با وضع موجود معلوم نیست این مقاله یا این سایت فردا سرجایشان باشند با اجازه نویسنده و ناشر آن را در اینجا منتشر کنم.

شنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۸۹

گزارشی 22 دقيقه ای از جشن هنر شيراز
فستيوالی که نعمت بود برای کشور اما روشنفکران به دشمنی با آن پرداختند. اين گزارش البته کمی تا قسمتی غرض ورزانه است؛ اين را در تدوين فيلم می شود ديد. اما به هر حال بخشی از واقعیت را نشان می دهد. 

سه‌شنبه، دی ۲۸، ۱۳۸۹

از سر خوانی سعدی، بی اعتنا به آن عاشقی‌های خفت‌بار (3)
اين «شخص» سعدی خيلی قيمت دارد. کم کم‌اش، کلمه ديگری به ما هديه کرده است تا بگذاريم کنار «من»، «خود» و «خويشتن». وگرنه می‌شد به عادت مالوف بگويد مثلا: بنده از پای اندرآمد... راستش را بخواهيد يک جورهایی بوی فرديت می‌شنوم از اين «شخصم»:
گم شدم در راه سودا رهنمایا ره نمای
شخصم از پای اندرآمد دستگیرا دستگیر

یکشنبه، دی ۲۶، ۱۳۸۹

متن کامل گفت و گوی صدای آمريکا با رضا قاسمی درباره فهرست نوينسندگان و ناشران « برانداز»
اشاره: آنچه در بخش خبری تلويزيون صدای آمريکا پخش شد قسمت کوتاهی از گفت و گوی من با پيام يزديان بود و طبيعتاَ حق مطلب را ادا نمی کرد. اين متن کامل آن گفت و گوست.

دوشنبه، دی ۲۰، ۱۳۸۹

فهرست ناشران ونویسندگان برانداز هم اعلام شد
اﻧﺘﺸﺎرات «اﺧﺘﺮان» ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮیت ﻣﻨﺼﻮر اﻋﺮاﺑﯽ اردﻫﺎﻟﯽ دیگر ناشر «برانداز» در این جزوه ۶۴ صفحه‌ای است.
در این جزوه از انتشارات اختران با عنوان ناشری با گرایش به «بهائیت» و «مارکسیسم» و منتقد جمهوری اسلامی یاد شده است.
از ﺣﺎﺗﻢ ﻗﺎدری، ﺣﺴﻦ ﻗﺎﺿﯽﻣﺮادی، ﺣﺴﻦ ﻧﺮاﻗﯽ، ﻋﺒﺎس ﻣﯿﻼﻧﯽ، اﺑـﺮاﻫﯿﻢ ﮔﻠﺴﺘﺎن، ﺣﻤﯿﺪ ﺷﻮﮐﺖ، ﻟﻄـﻒالله آﺟـﻮداﻧﯽ، ﻣﺎﺷـﺎالله آﺟـﻮداﻧﯽ، اﯾـﺮج اﻓـﺸﺎر، رﺿﺎ ﻗﺎﺳﻤﯽ و ﻫﻮﺷﻨﮓ ﻣﺎﻫﺮوﯾﺎن با عنوان نویسندگان و محققان «برانداز» مرتبط با اختران نام برده شده است.

شنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۹

پرونده‌ی ويژه: غول‌های تآتری قرن بيستم(3) اوژنی باربا (2): رويای آندرسن
در ميان آثار اوژنی باربا «رويای آندرسن» کاری است که به روشنی نشان می دهد آبشخورهای اين کارگردان ايتاليائی مقيم دانمارک در کجاست: به هم جوش خوردن دستاوردهای گروتوفسکی، بروک، و تادئوش کانتور با ملاطی از دستاوردهای شخصی خود او.
اشاره: کمی نظم کار بهم خورده. پرونده اوژنی باربا قاعدتا بايد بعد از پرونده ويژه پيتر بروک می آمد. جبران می شود به زودی.


 


لينک های مرتبط :
پرونده‌ی ويژه: غول‌های تآتری قرن بيستم

پنجشنبه، دی ۱۶، ۱۳۸۹


پرونده‌ی ويژه: غول‌های تآتری قرن بيستم(3) اوژنی باربا (1): هاملت به کارگردانی اوژنيو باربا
  اوژنی باربا برجسته ترين شاگرد گروتوفسکی است. از آن مهمتر، توانست از زير سايه استاد بيرون بيايد و به راه خود برود. اوژنی باربا ايتاليايی است و از حدود چهل سال پيش به همراه گروهش «اودين تياتر» در دانمارک کار می کند.


لينک های مرتبط :
پرونده‌ی ويژه: غول‌های تآتری قرن بيستم
حکايت غريبی ست اين سخن گفتن مولوی با زبان پارادوکس (2):
گفتی اسرار در میان آور
کو میان اندر این میان که منم
توجه! در اينجا برخورد من با آثار مولانا صرفاَ به عنوان يک متن ادبی است؛ آنهم از منظر پارادوکس. نه تعلقات عرفانی دارم و نه مايلم اين سلسله يادداشت ها باددادن دکان باب روز عرفان و عرفان بازی تلقی شود. اگر کسی مشارکتی دارد لطفاَ به چهارچوبی که در عنوان اين سلسله يادداشت ها مستتر است توجه کند.
حکايت غريبی ست اين سخن گفتن مولوی با زبان پارادوکس(1):
این همه بی‌قراری‌ات از طلب قرار توست
طالب بی قرار شو تا که قرار آیدت

دوشنبه، دی ۱۳، ۱۳۸۹

از سر خواندن سعدی، بی اعتنا به آن عاشقی های خفت بار (2):
حذف به قرينه تا بی نهايت:
نه فراغت نشستن نه شکیب رخت بستن
نه مقام ایستادن نه گریزگاه دارم
از سر خواندن سعدی، بی اعتنا به آن عاشقی های خفت بار (1)
توالی دو فعل که گند می زند به نثر هر نويسنده، از قلم سعدی بدل می شود به عاملی برای ايجادِ تفاوت.
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم

یکشنبه، دی ۱۲، ۱۳۸۹

قابل توجه ادبا و موسيقیدانان!
در اين بيت سعدی «ضرب اصول» اشاره است به گوشه ای در رديف موسيقی ايرانی که حالا با نام «رنگ اصول» می شناسندش.
به دوستی که ز دست تو ضربت شمشیر
چنان موافق طبع آیدم که ضرب اصول
حافظ هم دارد:
مغنی به ضرب اصول ام برآور ز جای
خوب است مسيقيدانان ايرانی هم توجه کنند که قدمت اين گوشه تا به کجاست؛ دست کم بر  اساس اسناد مکتوب.