یکشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۹۰

کتابِ ازها (26):
از شرافت گرگ
گرگ به فرمان گرسنگی می‌دردت؛ انسان به فرمان جاه طلبی. گرگ کار به یک آن تمام می‌کند. اما انسان به معرکه نیاز دارد نه گوشت و پوست. پس مراسم کشتار هرچه کشدارتر او به آستانه‌ی مراد نزدیکتر.

۳ نظر:

محمد جواد آبیار گفت...

نمی دانم چرا این تلخی نوشته هاتان را این قدر دوست دارم.گونه ای واقع گ
رایی در آن است که نیش اش مرا از خیال پردازی دور می کند.
با احترام فراوان

رضا قاسمی گفت...

ممنونم از لطف تان

فرهاد گفت...

عالي بود.هميشه نوشته هاتان را مي خوانم و لذت مي برم.